همان طور که می دانید در مقابل اخلاق پژوهش ، مساله فریبکاری در پژوهش مطرح می شود. وقتی که اخلاق پژوهشی را مبنای کار قرار ندهیم در این صورت خواه ناخواه، به سمت فریبکاری پژوهشی خواهیم رفت. عدم رعایت اخلاق پژوهش و عدم ملاحظه حقوق معنوی و مادی مالکیت دیگران، از مهم ترین انواع فریبکاری به حساب می آید. فریبکاری اشکال و ویژگی های مختلفی دارد. درادامه، به سه نمونه از مهم ترین نمونه های آن اشاره می شود.

الف: داده سازی

اولین فریبکاری «داده سازی» یا «ساختن جعلی داده ها» است. این بدان معناست که یافته های پژوهش مبتنی بر شواهد و داده های واقعی نباشد. مثلا در مقاله مان نتایج و دستاوردهایی را ارائه می دهیم، در حالی که این یافته ها به صورت مستقیم از بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست نیامده است. در این صورت داده سازی کرده ایم. مثلا فرض کنید محققی در تحقیق خود مدعی شود که چهارصد پرسشنامه را توزیع کرده و نود درصد دریافت کنندگان پرسشنامه هم به آن پاسخ داده اند، اما در واقع صد پرسشنامه توزیع شده باشد، یا اصلاً پرسشنامه ای توزیع نشده باشد. در این حالت محقق صرفا به صورت صوری و ذهنی و فرضی یک سری محاسبات و اعداد را در مقاله خود گنجانده و از آنها خروجی گرفته است. به این کار می گویند داده سازی. که از مهم ترین نمونه های فریبکاری پژوهشی

ب: دستکاری داده ها

شکل دیگر فریبکاری ، «دستکاری در داده ها» به قصد رسیدن به نتیجه مطلوب است؛ یعنی محقق از روی قصد و نیت و با آگاهی قبلی، بعضی از داده ها را دستکاری کرده و در بحث اثبات یا رد فرضیه ها، به نحوی داده ها را تغییر دهد تا نهایتاً به اثبات یا رد مطلوب او منتهی شود. در دستکاری داده ها، محقق، یک نتیجه از پیش تعیین شده را در ذهن داشته و تمایل دارد که ازتحقیق خود تنها همین نتیجه به دست بیاید. بنابراین داده ها را به نحوی چیده و تحلیل و تفسیر می کند که به نتیجه مورد نظر او ختم شوند. به این کار «دستکاری در داده ها» می گویند.

ج: سرقت علمی – ادبی

شکل دیگر فریبکاری،«سرقت علمی» است. به طور مختصر و مفید می توان گفت که منظور از سرقت علمی، نسبت دادن آثار و نوشته های دیگران به خود است. به عبارت دیگر ما از یک منبع یا اثر که متعلق به دیگران است استفاده علمی کنیم، اما نام آنها را ذکر نکرده و در اثرمان هیچ اشاره ای به صاحب اثر نمی کنیم. بنابراین اگر نویسنده در تهیهٔ اثر خویش از منبع یا منابعی استفاده کند، اما از ارجاع و استناد به منابع خودداری، یا در آن کوتاهی نماید، مرتکب سرقت علمی شده است. در زبان انگلیسی، اصطلاح پلیجریزم (PlagliariSm) برای سرقت علمی به کار می رود و در زبان فارسی، اصطلاحاتی چون: انتحال، سخن ربایی و دست برد علمی، متأسفانه در فضای علمی – دانشگاهی ما نمونه های زیادی از این نوع فریبکاری دیده می شود و پلیجریزم امروز یکی از مشکلات اساسی فعالیت پژوهشی ما به شمار می آید.

گاهی محققان جوانی که تازه شروع به کار کرده اند بدون اطلاع و آگاهی قبلی، دست به سرقت می زنند؛ در این موارد ممکن است مساله صرفا یک اشتباه اطلاعاتی باشد، هرچند که تاثیری در اصل موضوع نمی کند. چه بسا ممکن است محقق این تصور را داشته باشد که کار نادرستی انجام انجام نمی دهد یا دست کم به عمق زشتی کار خود واقف نباشد،اما این درحالی است که با توجه به استاندارد ها وتعاریف موجود، کار او مصداقی ازسرقت محسوب می شود .پس خوب است درادامه با برخی ازمهم ترین مصادیق سرقت علمی آشنا شویم.

۱- کپی برداری از کار دیگران

مهم ترین مصداق سرقت، کپی کردن کار دیگران است؛ این سرقت می تواند سرقت یک ایده باشد یا مفهوم یا پروپوزال یا بخشی از یک اثر و یا نهایتا کل اثر. این کار در حقیقت بدترین نوع سرقت علمی در عرصه پژوهشی است؛ یعنی ما منبعی را مورد استفاده قرار دهیم و هیچ اشاره ای به صاحب آن اثر نکنیم تا با این کار این ذهنیت را در خواننده ایجاد کنیم که این اثر متعلق به ماست. که خود مصداق فریبکاری پژوهشی است

۲- نقل قول، بدون استفاده ازعلامت نقل قول

مصداق دیگر از سرقت علمی، نقل قول بدون استفاده از علامت نقل قول است. به عنوان مثال یک محقق، در حال بررسی و تحلیل یک مسأله در تحقیق خود است و ضرورتا قسمتی از بحثش را مستقیما و بدون هیچ تغییری از یک منبع دیگر می آورد، در این حالت، لازم است آن قسمت را داخل گیومه بگذارد و دقیقا مشخص نماید که این مطلب را از کجا برداشته است.اگر این گیومه ها را نگذارد و به منبع اشاره نکند و نوشته را به شکلی ارائه دهد که گویی این قسمت هم بخشی از کلی مطلبی است که خود او نوشته است، این نیز نوع دیگری از سرقت محسوب می شود.

۳- استفاده از کار دیگران با تغییرات کوچک

شکل دیگر فریبکاری پژوهشی این است که ما کار دیگران را با انجام تغییرات کوچکی در شکل و حالت و معنای متن، در کار خود بیاوریم و باز هم به منبع اصلی اشاره نکنیم. مثلا یک پارگراف را از کتابی استخراج کنیم و در فعلی و زمان و جمله بندی های آن تغییرات کوچکی دهیم و سپس از آن در متن خود استفاده کنیم ، به نحوی که گویی این متن بخشی از کار خود ماست. این نیز نوعی از سرقت محسوب می شود. لازم است بدانیم که اگر ما از نوشته دیگری استفاده کرده ایم و تغییری در شکل آن داده ایم، این به معنای آن نیست که صاحب آن متن شده ایم، چون به هر حال همچنان ایده و محتوای اصلی متن، متعلق به متن اول است.

۴- ذکر منبعی که فرد شخصاً آن را مطالعه نکرده باشد

وقتی در تحقیق خود به منابعی اشاره می کنیم – مثلا در پایان کار و در بخش منابع و ماخذ – اما عملا درمتن مان از آن استفاده نکرده ایم و اساسا چنین متنی را اصلا نخوانده ایم، این کار مصداق سرقت خواهد بود. یعنی در حالی که از یک منبع استفاده نکرده یا مطالعه نکرده ایم، آن را در منابع خود بیاوریم، چنانکه گویی از این منبع استفاده شده است. اگر ما از یک منبع استفاده نکرده ایم، حق نداریم اسم آن را در منابع پایانی مقاله بیاوریم.

۵- قرار دادن اجزای مختلف پروژه ها در کنار هم و ارائه آن به عنوان یک کار جدید

این هم مصداق دیگری از فریبکاری پژوهشی که سرقت محسوب میشود. مثلا من پنج مقاله را که مرتبط با یک موضوع مشخص است و زمینه مشترک دارد انتخاب می کنم و مطالعه می کنم، سپس از هر مقاله قسمتی را انتخاب کرده و در کار خود قرار می دهم. نهایتاً از پنج مقاله به نحوی گزینش می کنم که در آخرکار بتوانم یک مقاله جدید را تدوین کنم، سپس ویرایشی انجام می دهم و قالب و شاکله ای برای متن جدیدم ایجاد می کنم تا در نهایت به یک مقاله جدید و یکپارچه و هماهنگ تبدیل شود و سپس نام خود را به عنوان مولف بر روی آن می گذارم. این نیز یکی دیگر از مصداق های سرقت محسوب می شود، زیرا من در واقع کاری انجام نداده ام و تنها کارهای دیگران را به نام خود تدوین نموده ام.

۶- اعلام نقش داشتن در یک کار گروهی بیش از آنچه که واقعاً در آن کار مؤثر بوده است، یا برعکس

خیلی از کارهای پژوهشی به صورت تیمی انجام می شود، مجموعه ای از افراد هستند که در کنارهم یک پروژه تحقیقاتی را پیش می برند. در این حالت چنانچه نام ما درمیان یکی از محققین تحقیق بیاید، در حالی که ما نقشی در آن کار نداشته باشیم یا نقش ما آنقدر برجسته نیست که به عنوان یک مؤلف شناخته شویم ما درگیر یک سرقت علمی شده ایم. برعکس این حالت نیز ممکن است؛ یعنی اعلام انجام کار پژوهشی به صورت مستقل، در حالی که سایر افراد نیز در آن نقش جدی داشته اند. همین کار تحقیقاتی مشترک گاهی به این صورت در می آید که انجام می شود اما به جای اینکه نام تک تک افراد به عنوان مؤلف و محقق این کار بیاید، تنها اسم یک شخص می آید. این نیز یکی دیگر از اشکال سرقت می باشد.

۷- استفاده از ایده یا عبارت دیگران، حتا به صورت شفاهی

نمونه دیگر سرقت علمی در شرایطی شفاهی اتفاق می افتد. ممکن است از ایده یا عبارت دیگران، حتی به شکل شفاهی و بدون ذکر مأخذ، استفاده کنیم. این مورد نیز شبیه به مصداق اول سرقت است که در بالا مطرح شد؛ یعنی حرفی یا نکته ای یا دیدگاهی یا ایده ای را از صورت شفاهی مطرح شده باشد، اما به نام خود منتشر کنیم، این نیز یکی دیگر از مصادیق سرقت علمی می باشد،هفت موردی که دربالا مطرح شد، مهم ترین اشکال سرقت علمی به شمار می آیند و با توجه به اهمیت این مساله، لازم است در زمان آماده سازی مقاله یا اقدام به انتشار آن، به این ابعاد توجه ویژه ای داشته باشیم. مخصوصا یادآوری این نکته ضروری است که امروزه با گسترش امکانات تکنولوژیک، و با توجه به فراگیری به شبکه های دانشگاهی و علمی، ردیابی وشناسایی موارد انتحال و سرقت چندان دشوار نیست.

در زمان سابمیت مقالات پژوهشی، چنانچه از طرف نویسندگان رعایت امانت نشده باشد، داوران به صحت و اعتبار نتایج مقاله شک کرده و مقاله ارسالی پذیرفته نخواهد شد. چنانچه اثبات شود که نویسنده ای در کار خود مرتکب سرقت علمی شده، نام او وارد «لیست سیاه» شده و موجب بدنامی او خواهد شد. این مساله به شدت به اعتبار علمی نویسندگان لطمه می زند و از آنجا که امروزه اکثر مجلاتی که بر روی موضوعات تخصصی، مقاله چاپ می کنند کنسرسیوم های مشترک دارند، نام نویسندگان متقلب برای تمامی مجلات ارسال شده و به این ترتیب مجلات حتی از داوری مقالاتی که توسط هر یک از این نویسندگان نوشته می شود، خودداری خواهند کرد. بنابراین اکیدا توصیه می شود که هرگز به انجام این کار مبادرت نکنید.

لازم به ذکر است حتی اگر مقاله پذیرفته شود و پس از آن مشخص شود که بخشی از مطالب یا نتایج مقاله ناشی از سرقت علمی بوده است، مقاله باطل شده و تمامی امتیازات حاصل از آن نیز لغو می شود.

منبع :گروه علم و پژوهش رجحان- مشاوره پایان نامه – مشاوره مقاله – مشاوره پروپوزال